ا
از دست دادن ارزش
ازسکهافتادن
ا
از نظر
ازلحاظ
ا
امر از آمدن
بیا
آ
آب شستن دست و دهان
ابدست
ب
با یکدیگر سخن گفتن
تحاور
ب
به دور ستاره میچرخد
سیاره
ج
جاودانگی
ابدیت
خ
خوک وحشی
ساد
د
دوندگی
خت
ز
زبان به چیزی مالیدن
لیسیدن
س
سوار بینظیر
تکسوار
ش
شهری در فرانسه
لیون
ق
قابل احتراق
سوختنی
ک
کدویی که در آن شراب کنند
بلخ
گ
گل معطر شببو
هیری
م
مخترع برق
ادیسون
م
معاون هیتلر
هس
ن
نماد
مظهر
ن
نمایاندن
ارایه
ن
نوعی برادر و خواهر
ناتنی
ن
نیستی
فنا