آب دیدگان
اشک
آباد و برقرار
دایر
آلوی کوهی
نلک
ابزار نجاری
اره
اجرای کاری از جانب کسی
وکالت
ادب آموختن
تادب
از توابع مثلثاتی
تانژانت
از درندگان
ببر
باد برین
صبا
برگ درخت
رق
بی فایده
هرز
بیابان
بر
پایان امری
نهایت
پژمرده شدن
پلاسیدن
پیرامون
حول
تجملی
لوکس
تنگاتنگ
کیپ
تورم و برآمدگی
ورم
جعبه جادویی
تلویزیون
حافظ امنیت جامعه
پلیس
خرس چینی
پاندا
خطایی در تنیس
نت
خوب و پسندیده
نیکو
دیگ دان
اجاق
روحانی زرتشت
مغ
ساز کدر
تار
سبزی سالاد
کاهو
سحاب
ابر
سرد
خنک
شماره نخستین
یک
عهد قدیم
باستان
غذای بیمار
آش
غذای شبانه
شام
فخرفروشی
پز
فرهنگ واژگان
لغت نامه
قمر برجیس
یو
قوه باصره
بینایی
گرداب
ورطه
گلابی
مل
گوشت بیخ دندان
لثه
لباس زمستانی
پالتو
لباس مندرس
نیم دار
لقب اروپایی
کنت
ماه سرد
دی
متحیر ماندن
بهت
مجازات کردن
سیاست کردن
مجرای آب
آب راهه
محبوب
دلبر
مراقب و نگهبان
بپا
مرغابی
بط
مقیاس طول قدیمی
پا
نزار
لاغر
نظامی
سپاهی
نهاد و سرشت
ذات
نوآوری
ابتکار
نوشتن
ثبت
نوعی کلاه
شاپو
همسر خروس
مرغ
همسر مرد
زن
هنوز فرنگی
یت
واحد اختلاف سطح الکتریکی
ولت
واحد شمارش مغازه
باب
واحد وزن
سیر
وسیله حمل و نقل عمومی
اتوبوس
وسیله نخ ریسی
دوک
وقت تلف کردن
یللی
کدو تنبل
اج
کشور خجسته
یمن
کلاه انگلیسی
هت
کلاه جنگی
خود
کهنه پرست
امل